من رفتم
من دلم میخواد ادامه تحصیل بدم تا درآمدم بهتر شه و پسرم رو خودم بزرگ کنم
مشکل اینجاست نمیدونم چی بخونم :(
هر کی نظری داره بگه لطفا
ازدواج
من چرا با مرد مسن ازدواج کردم ?
چون وقتی ۵ ساله بودم نه پدر داشتم نه مادر
همیشه مرد های با سن بالا رو یه حامی میدیدم
من بیشتر دنبال یه پدر بودم تا شوهر
و به علاوه من از زندگی با فامیل که خیلی منت میزاشتن تازه کاری هم برام نمیکردن خسته بودم
میخواستم راحت شم
یه اشتباه
شوهرم زنش فوت شده بود
دوست شوهر عمه ام بود
من کسی تصور نمیکرد بهش بله بگم
ولی گفتم
گرچه حداقل اون خوب بود
الان اگه دیپلم دارم بخاطر اونه
اگه امید دارم دانشگاه برم بخاطر اونه
من از بودن باهاش ناراحت نبودم
ولی اشتباهه ازدواج با مرد مسن ازم ۳۵ سال بزرگتر بود
چون زود بیوه شدم
بچه ام رو گرفتن ازم گفتن هر وقت توان مالی داشتی بیا بگیرش
اون بهش محبت زیادی نمیشه و با این که از من بهش بد گفتن بهم زنگ میزنه
الان کلاس چهارم رو تموم کرده
ازش پرسیدم حاضری باهام زندگی کنی میگه اره
مهریه ام رو هم همش رو دادم پول پیش خونه و بقیه اش هم خرج شده
ارث هم بچه هاش به من ندادن
هیچ وقت برای فرار از شرایط بد زندگی ازدواج نکنید
هر دختری اینکارو کنه ضربه اش رو میخوره